بهاربهار، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره
بارانباران، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

بهار و باران فرشته های زمینی مامان و بابا

صحبت های مادرانه

عزیز دل مامان نمیدونم شبا چرا این شکلی میخوابی مامان که میمیره از خنده از دست کارات این از خوابت جدیدا هم که دوست داری زیر گلوت رو مامان بوس کنه وقتی بوس میکنم اینقدر قهقهه میزنی که مامان از صدای خنده های تو ضعف میکنه بهار اصلا فکرش رو نمیتونم بکنم که 1 ساعت پیشم نباشی دیوونه میشم مامان خیلی بهت عادت کردم و واسم تو زندگی شدی یه نیاااااااااااااااااااااااااز   بدون تو هرگزززززز داری همینجوری زود زود بزرگ میشی و روزها رو پشت سر میذاری و دل مامان هر روز بیشتر از روز قبل داره برای وجود تو میتپه میخوام بگم خدددددددددددددددددددددددددددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
31 فروردين 1390

در اوردن پستونک

الهی مامان فدات بشه که تو هر روز یه کار جدید یاد میگیری امروز دیدم که بادستت چنان پستونکت رو از دهنت در اوردی که پرت شد 1 متر اون ور تر از خودت و بعد شروع کردی به خوردن دستت خیلی داری شیرین میشی بهار جدیدا هم که عادت کردی موزیک بذارم من برات برقصم تو هم برای من هی دست و پاهات رو تکوووون بدی وقتی هم که خسته میشم میشینم گریه میکنی که من دوباره بیام رقصنده استخدام کردی بهار مامان ههههههه  
27 فروردين 1390

بدون عنوان

عزیز دل مامان امروز برای اولین بار روی شکم خوابید فدات بشم من که اینقدر بانمکی مامان با اومدن تو  زندگیموون پر شور شده هر روز یه کار جدید میکنی و مامان بیشتر از قبل دوستت داره بهار مامان عاااااااااااااااااااااااااشقتم یادم رفت بگم که نی نی من شصتش رو پیدا کرده و خودش پسونکش رو از دهنش در میاره و به جاش انگشت شصتش رو میخوره ...
23 فروردين 1390
1